مقاله ای با عنوان شکل گیری اعتماد به نفس و خودباوری در نسل جوان

مقاله ای با عنوان  شکل گیری اعتماد به نفس و خودباوری در نسل جوان

احساس ما از خویشتن و آنچه را که در مورد خود می اندیشیم بر کلیه جوانب تجربۀ ما از زندگی اثر جدّی و قطعی دارد . شیوۀ رفتار ما در کار و حرفه ، مسائل عاطفی ، ایفای نقش پدری و مادری در رابطه با فرزندان و در پیشرفت امور زندگی ، همه و همه در گرو احساس ما از نقش خویشتن و اعتماد ما نسبت به خودمان و همچنین راهگشای فهم و درک ما از خود و دیگران است . جدا از مسائلی که منشأ زیستی دارند ، نمی توان حتّی یک مورد مشکل روانی را نام برد که ریشه در ضعف اعتماد به نفس و کاستی حرمت نفس نداشته باشد .

تعامل دائم بشر و محیط زندگیش واکنش هایی را از جانب فرد می طلبد . این واکنش ها نیز به نوبۀ خود ایجاد عکس العملی در محیط می کند. واکنش ها همواره یکسان نیست و از لحاظ کم وکیف تغییرات متفاوتی در محیط بوجود می آورد . حتّی حساسیت افراد نسبت به محیط با یکدیگر متفاوت است . عده ای دنیا را منبع حس اعتماد به نفس و جوّی پر از خوش بینی می بینند و به عکس عده ای آن را پر از بدبینی،نومیدی و سرگردانی می دانند . مجموعه خصوصیات محیط زندگی و خود فرد اگر به گونه ای باشد که نتواند موجبات رشد اعتماد به نفس وی را فراهم آورد و « من » او را تقویت نماید ، موجب ظهور حس کینه و عدوات درشخص می گردد و به دلیل سر کوفته شدن و عدم ابراز آن ، حس کینه و احساس گناه بی مورد در او بیدار می شود و سرانجام منجر به حس طرد ، درماندگی و تنهایی او خواهد شد .

√ اعتماد به نفس چیست ؟

اعتماد به نفس یک احساس عاطفی و عشق و محبّتی است که شخص بر اساس اهمیتی که برای خود قائل است نسبت به خود احساس می کند . این احساس ظریف و دقیق معمولاً از دوران کودکی آغاز می شود و تحت تأثیر تربیت ،فرهنگ و جامعه تقویت می شود .پس از گذشت سالها به یک احساس قوی و محکم مبدّل می شود که تغییر آن بسیار دشوار خواهد بود . این احساس به ما توانایی می دهد که خود را علیرغم اشتباهات و شکستهایمان با اهمیت و با ارزش دانسته ، مورد قبول و تأیید بدانیم و بتوانیم تشخیص دهیم که شخصاً قدرت داشته و می توانیم مسئولیت اداره زندگی خود را به دست گیریم .

منظور از برخورداری از اعتماد به نفس نیرومند ، احساس اطمینان از شایستگی در زندگی است ، یعنی لیاقت ، قابلیت رقابت و ارزشمندی ؛ و معنی اعتماد به نفس پایین این است که انسان خود را مناسب و لایق زندگی نداند و به عنوان یک شخص خود را گمشده ، نامناسب و نابجا تلقی کند و خود را عاجز از انجام آنچه شایستگی آن را دارد ، بداند .

غرض از اعتماد به نفس در کودکان نیز وجود قدرت و اتّکایی مستقل در نفس است که در سایه آن کودک بدون چشمداشت از کمک و مدد دیگران کاری را آغاز کرده و بکوشد آن را به فرجام برساند .

ذکر این نکته ضروری است که اعتماد به نفس با دم از استقلال زدن و بریدن از اتّکای به خدا فرق دارد . با این توجیه وجود اعتماد به نفس در افراد به ویژه پایه گذاران آن از همان دوران کودکی ضروری است و این ضرورت هم در رابطه با گذراندن امور مربوط به حیات روزمره است و هم در رابطه با سلامتی روانی و رشد امکان کسب کمال .